دلمشغولیهای یک ایرانی برای هموطنان
دلمشغولیهای یک ایرانی برای هموطنان
یا ستار
رفتیم! که برسیم.
نشستیم! که سخن بگوییم.
ایستادیم! که ببینیم.
ماندیم! که برقرار باشیم.
گفتیم! که ساکت نباشیم.
خوابیدیم! که خستگی بدر کنیم.
از رفتن! که باز مانده ایم.
از ایستادن! که پا درد گرفتیم.
از ماندن! که کسل گشتیم.
از گفتن! که زبان مان موی در آورد.
از خوابیدن! که خسته شده ایم.
من چه کنم؟
که نه دردم درد است.
نه درمانم بی درد.
علی اکبری
چهارشنبه 20 آذر 1392 ساعت 11:50 ق.ظ