آج

آج

دلمشغولی‌های یک ایرانی برای هم‌وطنان
آج

آج

دلمشغولی‌های یک ایرانی برای هم‌وطنان

درجا

 بنام یزدان پاک

گهی اینجا، گهی آنجا، دیداری زود، ملاقاتی دور، کشیده و طویل، جمع شده همچون یخ بجای کم کردن حجم گسترش یافته و بزرگدر جا مانده

زمرمه‌ای چون جیغ جغد، از ویرانه‌های یک شهر قدیمی نزدیک آبادی‌مان

منصور شده از دست دزدان و راهزنان گریزپای سنگین در هم شده‌ای چون کلاف درهم پیچیده سردرگم ، پنهان شده در گون‌های پیر در بیابان دور دست، نزدیک کوه قاف

خواب و بیدار شده از بوی گزنه‌ی تند و تیز برگهای شب‌بو

روزی دیگر چون گرگی درنده افتاده در گله‌ی بزان بی‌چوپان، چسبیده به آغل میش‌هایی چون گاوهای شاخ بلند موی کوتاه دم دراز، سم پهن

گرفتار در صخره‌های پر از آب در دشتی پر از لاله‌های واژگون در دامنه‌ی کوه‌های دماوند، همچون پشم زده در حلاجی آقا نداف

مرکز چرخ را گرفته چونان طناب پیچیده دور گردن کرگدن گوش کوتاه ، دهانی چون غار، فراخ سر برزمین تنها نشسته در آنطرف جاده‌های تنهایی

بی‌آب پر از خارهای بران چون تیغی در دست میمون زشت،دم پرپشت در قلعه‌های بر بلندای کوه الوند چون قله شیرکوه

مانده در مرداب

درجا

چمپاتمه زده غمگین

در گل مانده

در جا

نظرات 2 + ارسال نظر
علی اکبری(آج) شنبه 15 فروردین 1388 ساعت 08:09 ق.ظ http://ajcs.blogsky.com

ممنون فرنوش جان
نه نیازی نیست
هر چند عزیز هم داریم

فرنوش سه‌شنبه 11 فروردین 1388 ساعت 04:59 ب.ظ http://www.ehsasat.com

سلام .فرنوش هستم از وبسایت احساسات دات کام ! اگه عزیزی رو دارین که می خواین صداتونو به گوشش برسونید بیاید سایت ما . در ضمن می تونید به گمشده هاتون از سایت ما پیام بدین . برای وبلاگتون هم ابزار های جدید و بی همتا آماده کردیم . قربان شما - فرنوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد